پالایشگاه رازی

چین مجبور نیست در خاور میانه دشمن آمریکا باشد

تیتر بی بی سی می گوید: "چین با توافق نامه همکاری ایران چشم انداز خاورمیانه را تعیین می کند." نیویورک تایمز گزارش می دهد که "چین با 400 میلیارد دلار معامله با ایران می تواند نفوذ را در خاورمیانه تقویت کند."
این صفحه را با دوستانتان به اشتراک بگذارید

تیتر بی بی سی می گوید: "چین با توافق نامه همکاری ایران چشم انداز خاورمیانه را تعیین می کند." نیویورک تایمز گزارش می دهد که "چین با 400 میلیارد دلار معامله با ایران می تواند نفوذ را در خاورمیانه تقویت کند." در واقع ، درست در زمان سال جدید ایران ، چین و ایران یک توافق نامه جامع مشارکت استراتژیک منعقد کردند که در آن چین قول داد سرمایه گذاری خود را در زیرساخت های ایران در بخشهای مختلف در ازای تأمین ثابت نفت افزایش دهد. با مشاهده سیاست خارجی آمریکا به طور فزاینده ای از دریچه رقابت قدرت بزرگ با چین ، به راحتی می توان فهمید که چگونه این معامله می تواند خبر بدی برای منافع ایالات متحده باشد.

 

اما واقعاً چه اتفاقی می افتد؟ آیا چین و ایران در واقع علیه ایالات متحده متحد می شوند؟ آیا توافق اخیر پکن و تهران نشانگر آغاز یک رقابت جدید به سبک جنگ سرد در خاورمیانه است؟ چگونه مقامات آمریکایی باید درباره نفوذ چین در منطقه فکر کنند؟

 

بر اساس گزارش های اولیه ، معامله چین و ایران با مقدار قابل توجه اما تأیید نشده ای از سرمایه گذاری چین در ایران در ازای تأمین تضمین شده و احتمالاً تخفیف خوراک نفت ایران برای یک دوره 25 ساله پیش بینی شده است. اگر گفته های عمومی وزیر امور خارجه چین وانگ یی قابل قبول باشد ، این توافق نامه یک اتحاد غیررسمی دیرینه را رمزگذاری می کند و اساس همکاری عمیق بین دو کشور ، به ویژه در جبهه اقتصادی را ایجاد می کند.

 

اما سرمایه گذاری قابل توجه چینی ها در ایران ، هر مقیاس که باشد ، ایجاد "محور چین-ایران" را اعلام نمی کند همانطور که برخی اظهار داشتند. در واقع ، میزان نگرانی در ایالات متحده در مورد این تحولات بیش از حد زیاد است و حتی در صورت افزایش خصومت ایالات متحده نسبت به چین در منطقه ، می تواند حتی غیرمولد باشد. در حالی که چین منافع ایالات متحده را در هندو-اقیانوس آرام تهدید می کند ، ایالات متحده نیازی به در نظر گرفتن چین به عنوان یک دشمن در خاورمیانه ندارد.

 

همه فعالیت های چینی را ماهیتی ناپسند می دانند ، اما اقدامات چین در منطقه همیشه به منافع ایالات متحده آسیب نمی رساند. گاهی اوقات ، با توجه به اینکه هر دو کشور در مهار درگیری ها و بی ثباتی سهیم هستند ، حتی ممکن است ایالات متحده منافع همپوشانی با چین پیدا کند. و مهمتر از همه ، افزایش نفوذ چین لزوماً باعث از بین رفتن قدرت ایالات متحده در منطقه نمی شود. از آنجا که با چالش های متعددی در سرتاسر جهان مقابله می کند ، ایالات متحده باید به دنبال فرصت های بالقوه برای همکاری با چین باشد حتی اگر به دنبال رقابت در سایر جبهه ها باشد.

 

 

معامله چین و ایران یک اتفاق ناگهانی یا غیرمنتظره نیست. مشارکت چین در خاورمیانه طی دو دهه گذشته به طور مداوم در حال افزایش است و توافق نامه استراتژیک با ایران سالها در دست انجام بوده است. خروج آمریكا از توافق هسته ای ایران ممكن است انگیزه بیشتری برای گسترش روابط خود با چین ایجاد كند ، اما این احتمالاً كاتالیزور اصلی این روابط نبود. رونق اقتصادی چین در طول دهه 1990 این کشور را بر آن داشت تا توجه خود را به خاورمیانه معطوف کند - هم به عنوان منبع مواد اولیه برای تأمین سوخت پایگاه صنعتی خود و هم به عنوان منبع بازارهای جدیدی که می تواند صادرات را به سمت آنها هدایت کند.

 

خاورمیانه به عنوان مهمترین منطقه استراتژیک چین در هند و اقیانوس آرام ظاهر شده است. این بزرگترین منبع نفتی چین است که در سال 2019 650.1 میلیون تن از آن مصرف کرده است. اما این عربستان سعودی و عراق و نه ایران هستند که بزرگترین تامین کننده نفت چین هستند ، به ترتیب 15 و 9 درصد واردات را در سال 2019 تشکیل می دهند. ایران در سال 2020 و اوایل سال 2021 فقط 17.8 میلیون تن نفت خام به چین ارسال کرده است که فقط 3 درصد واردات نفت چین را تشکیل می دهد. (پکن در درجه اول به تأمین منابع انرژی ایران به عنوان پشتوانه در صورت درگیری با ایالات متحده نگاه می کند.) موقعیت اصلی خاورمیانه همچنین می تواند اتصال ارزشمند زمینی و دریایی چین به آسیا ، اروپا و مناطقی از آفریقا را برای چین فراهم کند.

 

مقامات چینی و ایرانی در یک مورد مهم اتفاق نظر دارند: آنها دوست دارند قدرت و نفوذ ایالات متحده را تعدیل کنند. ایران با حضور نیروهای آمریكا در منطقه مخالف است و از گروه های شبه نظامی غیر دولتی كه مرتباً به منافع آمریكا حمله می كنند ، به ویژه در عراق همسایه ، حمایت می كند. در همین حال ، چین به منظور فرصت های تعمیق سود و نفوذ خود ، به دنبال فرصت طلبی تلاش کرده است تا با هر یک از شرکای حاضر در خاورمیانه ، بدون در نظر گرفتن روابط آنها با ایالات متحده ، همکاری کند.

 

محدودیت های همکاری چین و ایران فرصت هایی برای واشنگتن دارد

 

چین و ایران منافع کافی برای حمایت از یک همکاری پایدار را ندارند. ایران تنها بخشی از منافع بزرگ چین در خاورمیانه است و نفوذ چین در منطقه با محدودیت های جدی روبرو است. چین باید روابط خود را با چندین کشور ، از جمله عربستان سعودی متعادل کند.

چین هنگامی که کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس مانند امارات متحده عربی و بحرین توافق کردند تا روابط خود را از طریق توافق آبراهام عادی کنند ، نگران یک همسو شدن منطقه ای ضدایرانی بود. روابط عمیق چین با اسرائیل - که شامل دیپلماسی ، تجارت ، ساخت و ساز ، آموزش ، علوم ، فن آوری و جهانگردی می شود - زمینه خصوصاً دشواری را برای گسترش روابط آن با ایران ایجاد می کند.

 

هنگام ارزیابی روابط چین و ایران ، ذکر این نکته مفید است که ایران شریک اقتصادی شماره یک چین در منطقه نیست. چین بیش از آنچه که به ایران می فروشد ، سلاح های خود را به شرکای ایالات متحده در خاورمیانه (یعنی عربستان سعودی و امارات متحده عربی) می فروشد. ایران هرگز بیش از 1.2 درصد از کل تجارت خارجی چین را پشت سر گذاشته است ، هم عربستان سعودی و هم امارات متحده عربی. ایران همچنین به عنوان مقصد سرمایه گذاری مستقیم خارجی چین از امارات متحده عربی عقب است. و ایرانیان به طور قابل توجهی در برابر وابستگی اقتصادی به چین مقاوم هستند و تمایل دارند محصولات چینی را نسبت به محصولات غربی پایین تر بدانند. در واقع ، توافق نامه استراتژیک با چین بحث داخلی را در ایران برانگیخته است .

 

همه سرمایه گذاری های اقتصادی چین در خاورمیانه نباید نگران سیاست گذاران ایالات متحده باشد. مطمئناً ، برخی می توانند برای تضعیف منافع ایالات متحده مورد استفاده قرار گیرند - به عنوان مثال ، پیگیری چین برای تعبیه فناوری های نظارتی در به اصطلاح "شهرهای هوشمند" ، پیامدهای نگران کننده ای برای حقوق بشر در سراسر خاورمیانه دارد. اما سایر سرمایه گذاری ها (به عنوان مثال ، در زیرساخت ها ، توسعه و بازسازی) ممکن است رشد منطقه ای را تحریک کنند. به جای اینکه انرژی و منابع کمیاب را صرف اهداف غیرقابل تحقق مانند تلاش برای "بیرون راندن" چین از منطقه کند ، ایالات متحده ممکن است سعی کند جنبه های منفی درگیر شدن چین را کاهش دهد و سرمایه گذاری های خود را در این مناطق متعادل کند.

 

با نگاه به آینده

 

توافق اخیر بین چین و ایران به احتمال زیاد برای ایالات متحده تغییر دهنده بازی نیست و یک رقابت مانند جنگ سرد با چین در خاورمیانه نتیجه گیری قبلی نیست. سرانجام ، چین برای تأمین وابستگی به نفت و کسب سودهای سرمایه گذاری های خود به خاورمیانه نیاز دارد تا پایدار بماند. در نتیجه ، ایالات متحده حتی ممکن است فرصت هایی را برای همکاری با چین در منطقه پیدا کند ، حتی در حالی که در جای دیگری رقابت می کند.

 

به عنوان مثال ، چین و ایالات متحده می توانند برای پیشبرد اهداف منع گسترش سلاح های هسته ای در خاورمیانه همکاری کنند. هیچ یک از کشورها از تولید سلاح هسته ای توسط ایران سود نخواهند برد ، که این امر باعث افزایش تنش ها و ایجاد یک مسابقه تسلیحاتی منطقه ای می شود. از طرف خود ، چین هیچ نشانه ای از مقاومت در برابر دیپلماسی هسته ای تازه در وین نشان نداد ، زیرا دولت بایدن در تلاش است تا آمریكا به توافق هسته ای ایران در یك توافق نامه بازگردد. به همین ترتیب ، هیچ یک از دو کشور علاقه ای به طولانی شدن جنگهای ویرانگر داخلی در خاورمیانه یا اجازه تشدید درگیری های دریایی که می تواند حمل و نقل جهانی را مختل کند ، ندارد.

کمک های بشردوستانه و عملیات امدادرسانی به حوادث و گشت های ضد دزدی فرصت های بیشتری برای همکاری در خاورمیانه فراهم می کند. با توجه به ابراز نگرانی های پکن در مورد تهدید شبکه های تروریستی جهانی برای مهاجران و سرمایه گذاران خارج از کشور ، حتی ممکن است زمینه ای برای همکاری در زمینه مبارزه با تروریسم خاص آن منطقه وجود داشته باشد. اما چنین همکاری بالقوه ای باید با دقت مورد توجه قرار گیرد با توجه به نگاه گسترده چین به استفاده صحیح از "مبارزه با تروریسم" ، به ویژه آزار و شکنجه کنونی آن علیه غیرنظامیان بی گناه اویغور در کشور خود ، از جمله حبس گسترده تا 1.5 میلیون نفر .

 

سیاست گذاران آمریکایی ممکن است ارزش این را داشته باشند که مجموعه ای از گزینه های سیاست را از نو تصور کنند در خاورمیانه ، از جمله راهبردی در مورد مکان و چگونگی مقابله با چین و باز گذاشتن فرصت هایی برای همکاری با رقیب جهانی خود در صورت همپوشانی منافع. انجام این کار از نظر سیاسی دشوار خواهد بود ، به ویژه با توجه به اینکه چقدر ایران و چین در Capitol Hill و نقاط دیگر محبوب نیستند. با این وجود ، مقامات آمریکایی باید به یاد داشته باشند که هر اقدامی از سوی چین در منطقه موجب تضعیف منافع ژئوپلیتیک آمریکا نخواهد شد. در عوض ، واشنگتن باید دید واضح و روشنی درباره آنچه که می خواهد در خاورمیانه انجام دهد و از این منافع به شدت دفاع کند ، اما در صورت مفید بودن با این کشور نیز باید با چین همکاری کند.

دسته بندی ها
ارسال نظر جدید
کد امنیتی

امتیاز دهید: